در انفجار نخست وزیری و سوزاندن برادران شهیدمان رجائی و باهنر باز عامل نفوذی داشت. در بمب‌گذاری دادستانی انقلاب نیز باز عامل نفوذی منافقین بود.
چرا پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی برادران ما به خود نیامدند؟ این‌ها ناشی از چه عواملی است؟ آیا جز خوش‌بینی و ساده‌اندیشی به چیز دیگری می‌‌توان تعبیر کرد؟ آنچه چند روز پیش صحبت بود این بود که کسی که عامل بمب‌گذاری دادستانی انقلاب بود شاید یک ماه قبل از انفجار مورد شناسایی واقع شده که این عامل نفوذی منافقین هست. ولی آن روحیه رأفت و رحمت و گذشت و ارفاق و اغماض موجب می‌شود که یک عنصر خطرناک همچنان باقی بماند و دست به این جنایت بزرگ (شهادت دادستان کل انقلاب) بزند.
 این‌ها باید درس عبرت برای مسئولین مملکت باشد. اداره مملکت با پیچیدگی‌هایی که در دنیای امروز وجود دارد،

نظر خود را ارسال کنید