پرستی است. عیسی فرمود که نمی‌توان سرمایه‌دار و ثروتمند بود و در همان حال خدای پروردگار را پرستش کرد. اما این‌هایی که دم از پیروی عیسی می‌زنند چه می‌کنند؟
ثروت‌اندوزی در نظام سرمایه‌داری یک کار است. افزایش تصاعدی سرمایه، انباشته شدن سرمایه افزایش تصاعدی سرمایه، افزایش تصاعدی ثروت، انباشته شدن سرمایه، این‌ها (ثروت اندوزان) نه‌تنها ثروت را به خدمت خود نمی‌گیرند بلکه خود در خدمت سرمایه و ثروت اند. ثروت معبود این‌هاست. و این‌ها به سرمایه خدمت می‌کنند. این است اسارت انسان. این است اسارت انسان سرمایه‌دار که در خدمت سرمایه است. اسلام همین پیام را تکرار کرد، همین پیام را 1400 سال پیش به برادران مسیحی ما در آن زمان تکرار کرد. گفت: «قل بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا. ولا یتخذ بعضنا بعضا ارباباً من دون الله» (سوره آل عمران، آیه 64).
اسلام آمد و به برادران مسیحی ما یک پیام داد. یک پیام سیاسی، یک پیام اقتصادی و اعتقادی، گفت بیایید سرمایه و ثروت را نپرستیم، بیایید یکدیگر را نپرستیم، و حاکمیت جباران را نپذیریم و براندازیم، این است پیامی که امروز پس از 1400 سال بار دیگر باید ما آن را به گوش جهانیان و به جهان مسیحیت برسانیم.
عیسی مسیح مخالف بانک‌داری و رباخواری بود. عیسی طوفانی رعدآسا بود تا بانک‌ها و اساس رباخواران را در سراسر جهان برچیند

نظر خود را ارسال کنید