کردیم حالا نشستیم، می خواهیم برنامه معین بکنیم. باید چه کار کرد. این حقیقت است، این مسئله است، این راه است، این ادامه انقلاب است، اگر این انقلابی که علی آن روز گفت، امروز هم صدایش به گوش همه مسلمان ها و به گوش شما می رسید، اگر تداوم پیدا نکند، هر کاری، هر اندیشه ای، هنر تدوین قانونی کم اثر و یا بی اثر خواهد بود.
مگر ما در مشروطیت قانون اساسی 70 و خورده ای سال پیش ننوشتیم، چقدر مترقی بود، غیر از چند قسمتش همه مسائل زنده، ولی چه شد، برای این که همان قدر که قانون اساسی تدوین شد توده انقلابی مردم خیال کردند که کار تمام شد رفتند دنبال زندگیشان، دوباره همان هایی که اشرافی های دربار محمدعلی شاهی و قاجاریه بودند و اشراف و طبقات آمدند توی مجلس، بعد هم از وسط این ها رضاخان آمد. اگر انقلاب تداوم نیابد، هر اندیشه ای، هر کاری ما بکنیم، علاج ارتجاع و برگشت به وضع جاهلیت که علی اعلام خطر کرده چاره اندیش نیست، چاره نمی کند.
من نمی خواهم نفی بکنم، باید قانون