گفتم ملت ما اسلام را می‌خواهد و در اسلام اصلاً دیکتاتوری درکار نیست و هرگز نبوده و هیچ وقت نخواهد بود و ما باید کوشش کنیم به این‌که یک مجلس صحیح بوجود آوریم و از این حرف‌ها هم هیچ نترسیم؛ شما هرچه بهترش را درست کنید آن‌ها بیشتر خواهند گفت.
 مرحوم آقای میرزا محمد فیض رحمت الله تعالی از علمای اینجا بود، آن وقت گفته بودند که باید طلبه‌ها امتحان بدهند و نمی‌دانید که چه فضاحتی سر ما درآوردند. در مدرسه فیضیه من رفتم خدمت ایشان، ایشان فرمودند این‌ها می‌خواهند تشخیص بدهید خوب و بد را چه اشکال دارد، من به ایشان عرض کردم این‌ها از خوب‌هاشان می‌ترسند، این‌ها خوب‌ها را می‌خواهند از بین ببرند بله اگر می‌خواستند بدها را از بین ببرند مورد تصدیق ما بود اما این‌ها نمی‌خواستند بدها را از بین ببرند از خوب می‌ترسند، رضاخان از مدرس می‌ترسید. خارجی‌ها از امثال مدرس می‌ترسیدند فلان آدمی که با رأی آن‌ها موافق است یا فرقی به حالش نمی‌کند فقط به این فکر است که بساطش جور باشد تابع این است که اتومبیلش خوب باشد این اتومبیل را عمر سعد به او بدهد یا امام حسین هیچ فرقی به حالش نمی‌کند برای این‌که برای او اتومبیل میزان

نظر خود را ارسال کنید