مردم که انقلاب کردند و چنین اظهار مصیبت کردند چه چیزی می‌گفتند؛ آیا «نایب پیغمبر ما جای توخالی» آن‌ها ایشان را به‌‌عنوان نایب پیغمبر می‌شناختند از این جهت آن کلنگ را می‌بوسیدند مثل ضریح حضرت معصومه که می‌بوسند، این به خاطر علاقه به طلا و نقره و آهن نیست بلکه اظهار علاقه ای است نسبت به خدا و نسبت به پیغمبر، این‌ها خوف دارند که یک سید پیرمرد وقتی از بین این جمعیت می‌رود این‌طور می شود و هزار نفر از حزب دمکرات اگر از بین بروند مردم شادی می کنند.
ما هم نباید آن‌ها را تأییدشان کنیم برای این‌که آن‌ها می‌خواهند یک جایی داشته باشند و دست‌ و پا می‌زنند که یک فکری برای خودشان بکنند و لکن ما باید به این فکر باشیم که ملت ما از چه چیز ضربه دیده و باید با چه عصایی راه برود که آن ضربه‌ها را نخورد. ما پنجاه و چند سال است که از اجانب ضربه خوردیم و از گرایش به اجانب و از این‌که همه چیز ما توجه به آنجا داشته، ما باید منقلب کنیم مسیر را به یک انقلاب دیگری. لااقل آن‌هایی هم که اعتقاد ندارند که مکتب ما مترقی‌ترین مکتب است تجربه کنند، پنجاه سال آن طرف را تجربه کرده‌اند  5 سال هم این طرف را تجربه کنند آن‌وقت اگر این طرف هم

نظر خود را ارسال کنید