فداکاریها، خونها و خشمهای ما را به غارت برده است.
جنبش و پیروزی کنونی ایران پدیده ای کم نظیر و کم سابقه است آن را با هیچیک از مبارزات گذشته این ملت نمی توان مقایسه کرد، واقعه عظیمی است که در قالب تحلیل های فلسفی و سیاسی رایج ساخته نمی گنجد. در این همه جای تردید نیست، لیکن به همین نسبت، به هدر رفتن دستاوردهای آن نیز خسارت آمیز و کمرشکن تر خواهد بود.
این دغدغه باید ما را به کار و تلاشی پیگیر و سکون ناپذیر دعوت کند، از هر آسایش غفلت آمیزی مانع گردد.
سرنوشت ما، سرنوشت همه ی ملتهای مستضعف این منطقه از جهان را رقم خواهد زد. ما اکنون در برابر همه این ملتها ملتزم و مکلفیم. اگر ضد انقلاب بتواند دستاوردی را که با تلاش و جهادی توانفرسا بدست آورده ایم ضایع کند و اگر توطئه ها بتواند پایگاههای گشوده شده را از دست ملت بازستانند، تنها ما نیستیم که در آتش غفلت و شکست خو، خواهیم سوخت.
تجربه جنبش های صد سال اخیر ایران باید همه را قانع کرده باشد که ما همواره ضربه ی بزرگ را از سوی فقدان یک تشکیلات نیرومند و همه گیر خورده ایم. در نهضت مشروطیت، که می توانست لحظه ی مناسبی باشد برای ولادت جدید ملت ایران، و نیز در جنبش مسلحانه جنگل که یکی از اصیل ترین حرکتهای انقلابی، نظامی تاریخ اخیر ما است، همین نقیصه بزرگ بود که به نیروهای ضد انقلاب و توطئه گر، و جریانهای وابسته و غیر اصیل امکان رخنه کردن و منهدم ساختن انقلاب را داد و دستاوردهای ارزشمند آن را به نابودی کشانید. نیروهای استبدادی و استعماری و نیز همه ی عناصری که به هر تقدیر همچون سر انگشت پلیدی در خدمت آن نیروها قرار گرفته اند، همواره از همین نقطه ی ضعف بهره برده و ضربات خود را فرود آورده اند.
ایجاد تشکیلاتی نیرومند و سامان دادن به نیروهای فعال و ایجاد انسجام و انضباطی آهنین است که میتواند حرکت انقلابی ملت را به