جنگ‌ها چون علی (ع) بیمار بود، پیامبر او را مأمور کرد که مدینه را در غیاب او اداره بکند، جانشین او در مدینه باشد. علی(ع) اندوهگین شد؛ غصه‌دار شد، گفت: ای رسول خدا آیا من با نشستگان باشم؟ فرمود که تو آیا نمی‌پسندی جانشین من باشی همچنان که هارون جانشین موسی بود از این جهت است که می‌بینیم همان تغییری که پس از پیامبر اکرم رخ داد و کسی را که در جهاد و شرکت در جنگ کمتر از علی‌ بن ‌ابیطالب سهم داشت عهده‌دار حکومت شد با اینکه خودداری فضائلی بود و مراتبی از کمال و فداکاری باز می‌بینیم که جامعه مسیری دیگر یافت.
باز می‌بینیم در دوره امیرالمؤمنین علی (ع) یک نفر هست مثل ابوموسی اشعری از اصحاب پیامبر در کوفه وقتی جنگ داخلی رخ می‌دهد و علی‌بن‌ابیطالب پرچم جنگ را برمی‌دارد و می‌گوید با اهل قبله باید بجنگیم چون این‌ها تجاوزکار داخلی هستند و چون این‌ها بیعت امامت را شکسته می‌بینیم یک عده به تزلزل دچار می‌شدند و ابوموسی اشعری حاضر نمی‌شود به جنگ بیاید، می گوید ما کناره‌گیری می‌کنیم، می‌بینید در اینجا کناره‌گیری می‌کند.
اما در صفین وقتی قرار می‌شود سپاه امیرالمؤمنین یک نماینده تعیین می‌کند امیرالمؤمنین عبدالله‌بن‌عباس را انتخاب می‌کند، ولی عده‌ای نمی‌پذیرند می‌گویند ابوموسی اشعری را انتخاب کن، می‌فرماید: این شایستگی ندارد این همان کسی بود که وقتی عمار یاسر و حسن بن علی را

نظر خود را ارسال کنید