بسم الله الرحمن الرحیم
یک تجارتی و کسبی در کتب فقه می نویسند و برای آن تجارت احکامی را مرقوم می دارند. تاجری فرض می کنند و سرمایه ای، سودی و زیانی، استفاده ای و خسرانی و سپس در حکم تکلیفی و وضعی آن تجارت در کتاب فقهی صحبت می کنند که آیا تجارت حلال است یا حرام، آیا تجارت اقسام حلال و حرام دارد و اگر دارد کدام قسم حلال و کدامین حرام است؟
از حکم تکلیفی و وضعی بحث می کنند که تجارت صحیح کدام است و تجارت باطل کدام. و اگر انسان تجارت کرد و سرمایه داشت در این سرمایه که به تجارت وارد شده اگر ربح و سود باشد چه سودی خواهد بود؟ و چند برابر سرمایه؟
اینها در کتاب فقه مورد صحبت است. یک تجارت هم علمای اخلاق در کتب اخلاق بیان کرده اند و در اطراف این تجارت هم سخن ها گفته اند. تاجری فرض کرده اند و سرمایه و سودی و زیانی و احکامی برای این تجارت بیان کرده اند که این تجارت بسیار پرارزش تر و پردرآمدتر و قابل دقت تر از آن تجارت مالی است که در کتاب فقه بیان می شود.
در کتب اخلاق علمای روح، علمای روان و روانشناسی و کسانی که در علم روح و نفس و تزکیه و تصفیه نفس و توجه به روح و روان پیدا کردن صفات حسنه و صفات رذیله روح، اینها هم تجارتی فرض می کنند و می گویند عقل انسان تاجر است، انسان بما اَنَّه عاقل، تاجر است و این تاجر سرمایه دارد.
سرمایه ی عقل انسانی چیست؟ سرمایه ی عقل او عبارت است از نیروهای مختلف که پروردگار به این موجود عطا کرده است، نیروی فکری او سرمایه است، نیروی اندیشه ی او سرمایه اوست، نیروی شنیدن سرمایه است، نیروی باصره و دیدن سرمایه است، نیروی چشیدن سرمایه است، نیروی بدنی، حرکت، سکون، رفتن، گفتن، قلم و بدن نیروهای مختلف که در انسان است، تمام این نیروها سرمایه عقل انسان است، این سرمایه را خدا به انسان عاقل