بفرستد بر پیامبر حضرت محمد(ص) و آله طاهرین او.
اعلام می‌کنیم به تو (خداوند توفیق تو را برای یاری حق مستدام بدارد و بهترین ثواب‌ها را به تو عنایت کند چون نسبت به ما به‌راستی سخن می‌گویی) ما به تو اجازه دادیم که با ما مکاتبه کنی و از تو می‌خواهیم آنچه را که دوستان قبل از ما انجام می‌دادند، خداوند با طاعت خودش عزت به آنها بدهد و مهمّ آنها را زیر نظر خود کفایت و حفظ کند.
خدا به وسیله خضوع آنها در برابرش عزیزشان می‌گرداند "امّا محیط علناً بّاَنبائِکُم" شما خیال می‌کنید ما از شما اطلاع نداریم، تمام خبرهای شما پیش ماست "وَلا یَعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخبارِکُم" از ما غایب نیست اخبار شما، به ما می‌رسد "وَ مَعرِفَتُنا بِالضَّلَلِ الَّذی صَدَرَ عَنکُم" اما پایتان گاهی می‌لغزد، شما شاگردان مکتب را نمی‌گوید ان‌شاءالله، دیگران را می‌گوید.
چرا چه شده مگر یک عده‌ای به راه‌هایی می‌روند که پیروان اسلام سابق از آنها منزجر بودند، مگر چه شده است که این خط مستقیم اسلام، عده‌ای به طرف راست و عده‌ای به طرف چپ می‌روند، مگر این راه، راه درستی نیست، چرا؟ علت دارد. طبیعت انسان همین است؛ راه اسلام، راه فکر است، راه تعقل است، راه نیروی عقلی است، راه تکلیف الهی است و راه عقلی و تکلیف الهی مشکل است، هرجا بروند هوی و هوس است و انسان بیشتر میل به هوی و هوس دارد. علت اینکه راه مستقیم اسلام را نمی‌روند روشن است، کار مشکلی است، می‌گویند یک‌دفعه زیر همه‌چیز بزنم تا راحت بشوم، اصلا خدا را منکر بشوم تا راحت بشوم.
شنیده‌اید، آن بچه را آوردند معلم گفت بگو "الف"، می‌خواستند بگوید "الف، ب، ج، د" نگفت. گفتند: آقا جان یک "الف" بگو مگر چه اشکالی دارد، فقط بگو "الف" درس اول است، گفت اگر بفهمم "الف" است می‌گویم، دنبالش می‌گوید "ب"، دنبالش می‌گوید "ج" دنبالش می‌گوید "د" دنبالش ابجد تمام می‌شود، قرآن بخوانم بروم بالا، مگر تمام شدنی است! اینها می‌گویند از ابتدا از زیر بار خدا و حکم

نظر خود را ارسال کنید