واجب می شود.
غذا خوردن عبادت است زیرا که می خورد تا بنویسد، می خورد تا بگوید، می خورد تا بکوشد، می خوابد تا استراحت کند و این بدن نیرو پیدا کند بلکه در راهش فدا بشود.
مستحبات ندارید همه اش واجبات است، تمام حرکت این انسان حرکت الی الله است.
"حَتّی تَکُونَ اَعْمالی وَ اَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً" ای خدا آنقدر مزرعه دل مرا آباد کن که تمام اعمالم و وردهایم برگردد یک ورد و یک عبادت بشود. این مرحله تکامل شماست، آری انسان مومن و مقتدر است از آن انسان بزرگ پرسیدند شما کارهای حرام و مباح و مکروه انجام می دهید؟
گفت من غیر از کار واجب هیچی انجام نمی دهم. هرچه انجام می دهم واجب است، خوردن، خوابیدن، اینها همه مقدمه الواجب است. شما در اصول می خوانید مقدمه واجب، واجب است. تمام اینها مقدمه جهاد شماست، اعمال صالحه شماست.
این یک حرکت روحی برای انسان است، شمس وجود شما می رود تا آنجا که به الله برسد "وَ الشَّمسُ تَجری لِمُستَقَرٍّ لَها" فقط این شمس است، فقط این منظومه شمسی است که می گویند یک حرکت مستقیمی دارد سابقا "لِمُستَقَرٍّ لَها" را یک جور دیگر معنی می کردند. روی هیئت جدید ثابت کردند این شمس یک حرکت مستقیم دارد، به سوی ستاره ای به نام ستاره "وگا" تا به آنجا برسد شاید دیگر نورش از بین برود و قیامت ظاهر بشود.
" وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِکَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ" (یس، آیه 38) شمس وجود شما جریان دارد، استقرار پیدا می کند آنگاه که ملاقات الله حاصل بشود، امید

نظر خود را ارسال کنید