بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از فضائل روح انسانی صفت "خوف" است به معنای ترس. و یکی دیگر از فضائل صفت "رجاء" و امید است. بر خلاف صفت های فاضله ی انسانی که از همدیگر جداست مثل شجاعت که صفتی است، گاهی انسان شجاعت دارد گاهی ندارد، یک صفت است مثل سخاوت، گاهی انسان سخاوت دارد و گاهی بخیل است، یک صفت است. ولی این دو صفت خوف و رجاء (ترس و امید) از آن صفت هایی است که باید با هم در روح انسان متلازم باشند، با هم توأمند و باید با هم تحقق پیدا کنند یعنی در قلب انسانی هم باید خوف از الله باشد و هم امید به الله باشد. این دو متلازم اند هر دو باید در دل انسان باشد و این دو صفت مانند دو کفه ترازو باید با هم متساوی و متعادل باشند.
همان اندازه که خوف دارد از الله همان اندازه هم امید به الله داشته باشد بطوری که اگر خوف غلبه پیدا کند و آنقدر بترسد که امید از بین برود می شود "الیأس من روح الله" یکی از گناهان کبیره می شود یعنی آنقدر بترسد که از شدت ترس از رحمت خدا مایوس بشود، دیگر امید ندارد، می گوید من با این عمل بهشت رفتنی نیستم، آمرزیدنی نیستم، با این گناهانی که من دارم بی تردید جای من جهنم است و بس و از رحمت خدا یاس پیدا کند؛ این خوفِ تنها بدون یاس است.
در خطبه ها در کتابها یکی از گناهان کبیره [همین] است، می فرماید: "الیأس من روح الله" از رحمت خدا مایوس شدن؛ یعنی خوف غالب باشد و رجاء نابود شود و عکس این مطلب اگر چنانچه گاهی رجاء غالب شود و امید غالب گردد امید به رحمت و الطاف و عفوالله غالب شود که خوف از بین برود به این معنا که می گوید خداوند با این رحمت مگر می تواند مرا نیامرزد، من بی تردید با مردم در وسط بهشت هستم و برای من دیگر جهنم خبری نیست، امید غالب شد و خوف از بین رفت، این هم یک گناه کبیره است می شود "الأمن من مکر الله" خاطر جمع شدن از عذاب الهی.

نظر خود را ارسال کنید