ریاضی و پزشکی و همه چیز بوده است. به طوری که فارغ التحصیل های مدارس علمی متخصص در غالب این علوم بودند. مثلاً از باب نمونه می بینید، ابوریحان بیرونی، رازی؛ ابن سینا، دیگران این ها شخصیت های علمی اسلامی هستند که ضمن این که در فقه اسلامی و درعلوم اسلامی تبحر و آشنایی داشتند درعلوم دیگر هم نیز دارای همان قدرتی بودند که هنوز در دنیا طب بوعلی معروف است. این ارتباط دو تحصیل، ارتباط دو تفکر هم چنان بوده است تا اخیراً که دست های استعمار آمد فاصله انداخت بین این دو نوع از علوم، و این دو دسته از دانشمندان. دانشمندان علوم اسلامی و دانشمندان علوم دیگر. و فاصله تا آن حدی شد که یادمان هست به خصوص در دوران رضاخان که یک ماموریتی داشت، یک ماموریت استعماری داشت و می دانست برای پیشبرد مقاصد استعمار چاره ای جز ایجاد تفرقه بین قشر روحانی و دانشگاهی نیست. آن چنان تبلیغات آن روز شدید بود که یک روحانی و دانشجو نمی توانستند در یک جا بنشینند و با هم صحبت بکنند. یک فاصله عمیق به وسیله ایادی استعمار به وجود آمده که خوشبختانه نسل جوان ما آرام، آرام روشن شد، که جدایی از روحانیت چه خطری برای ملتش و ملت

نظر خود را ارسال کنید