مطهری بود. این تعبیر امام فقط برای مطهری بود و نه برای فرزندش. خواست الهی بود ما در برابر خواست خدا تسلیم هستیم. مصیبت گران است ولی چاره ای جز رضا و تسلیم نیست.
اما راه ما : مسئله مهم برای ما راه مطهری، مکتب مطهری و فکر مطهری است. اصولاً درباره همه شخصیت های الهی ما این عقیده را داریم که با فقدان آن ها، و از دست دادن آن ها نباید مکتب آن ها فراموش بشود. ما برای احترام به شخصیتی مانند مطهری باید احترام به اثرا و فکرا و مکتب او داشته باشیم. او شهید راه مکتب شد، شهید راه عقیده شد، عقیده توحیدی، ایستادن در برابر مکتب های شرک و ما دیگری. در محل سابق دانشکده الهیات یک روز بعد از ظهر بود رفتم در اتاق ایشان، دیدم با یک نگرانی می گوید فکری باید کرد. مکتب ما دیگری عجیب دارد در ذهن جوانان ما رسوخ می کند. چه باید کرد؟ متاثر بود، ناراحت بود. وقتی جمله هایی را از بعضی از نوشته ها زیرآن را خط می کشید، نشان می داد و می گفت ببینید این گروه به نام مذهب، اما علیه مذهب، علیه معارف اسلام، علیه فکر توحیدی دارند کار می کنند. به نام توحید علیه توحید. این را می گفت والله می لرزید و ناراحت بود. چه بود؟