این تجربه را در خود تمرین کند، تکرار کند که آیا میتواند با هوس بجنگد و بر خویشتن خویش چیره شود.
وانگهی با عبادتها، لبیکها و تکبیرها، با تحلیلها و فریادهای عاشقانه نیمه شب، با آن خلوصها و صفاهایی که انسانها پروانهوار دور خانه خدا میچرخند و بین صفا و مروه رفت و آمد میکنند. در آن حالتی که در برابر جمرات قرار دارند و رمی جمرات میکنند و شیطان را از خود دور میکنند و سمبل شیطان را از خود دفع میکنند، آیا آمادهاند که به راستی مبارزه با هوسهای بد، مبارزه با فساد درونی، مبارزه با ضعفها و پستیها را با خود تمرین کنند؟ و بعد عاشقانه با خدا پیوند برقرار کنند و با او راز و نیاز کنند. چه خوش صحنههای پرمعنویتی در مسجدالحرام و در میعادگاه عاشقان الله است. در آن جا خاطرات بزرگ تجدید می شود. خاطرات روزگاری که پیغمبر خدا در آن جا تحت فشار و شکنجه دشمن بود، حتی گاه نمیتوانست نماز را در آن مسجد برگزار کند و به خانه خدا، با خدا عاشقانه سخن گوید. هرگاه که میخواست سخنی بگوید و پیامی برساند، همراه با هجوم و حمله دشمن بود.
آن روزگاری را به یاد میآوریم که پیغمبر اکرم