امپراتوری روم و رژیم مصر را در آنِ واحد مورد تهدید قرار میدهد و طی نامههایی به آنها اخطار میکند که باید رژیمهای سلطنتی برافتد، باید یکدیگر را نپرستید، شاه پرستی باید برافتد، سلطهگری و سلطهپذیری باید برافتد و در تمام کشورها به یکسان. این همان موضعی است که امام ما در برابر دو ابرقدرت شوروی و آمریکا در آن واحد پیش گرفت و این روزها موضع ملت ما همین موضع است. حالا برگردیم به اصل اول.
در دورهای که مبارزه تبلیغاتی و بیان حقیقت هست و مخالفت با ستمکار و با شرک و مشرکان است تقیه جایی ندارد. سکوت خیانت به اسلام است اما وقتی که تاریخ را میخوانیم میبینیم چیز دیگری میگوید. تاریخ ها می گویند: پیامبر اکرم در سیزده سالی که در مکه اسلام را تبلیغ میکرد سه سال تبلیغ مخفیانه کرد، بعد از سه سال وقتی تعداد مسلمانان به چهل نفر یا بیشتر رسید شروع کرد به تبلیغات علنی. من امروز در نمازجمعه که نمازی است فرخنده در روزی فرخنده میخواهم این درس را از تاریخ اسلام بگیرم؛ آنچه در این تاریخها آمدهاست اشتباه است. ریشه اشتباه در کجاست؟ ریشهاش در کتاب سیره ابن اسحاق است که تکمیل شده اش به نام سیره ابن هشام معروف است.
سیره ابن اسحاق قدیمیترین کتاب تاریخ است درباره دوره مکی و مدنی و درباره زندگانی پیامبر اکرم. ابن اسحاق اولین کسی است که در نگارش شرح حال پیامبر اکرم دچار این اشتباه