د) نقش تشکل در وحدت در عمل:
     یکی از لوازم تشکل اسلامی آن است که افراد و گروه‌های هم عقیده و هم هدف را که به لحاظ وحدت عقیده و هدف، اعمالشان نیز طبعاً دارای ماهیت واحدی هستند ولی هماهنگی و همسویی لازم را ندارند به مرحله وحدت در عمل می رساند تا کارهای خود را به صورت جمعی، متشکل و سازمان یافته انجام دهند. این وحدت عمل در حقیقت همگامی نیروها، تکافو کردن یکدیگر، انجام وظیفه هر عضو در جای خود و در رابطه متقابل با سایر اعضاء است. مثلاً مسلمانان که دارای عقاید، آرمان‌ها و اهداف واحد هستند، طبعاً اعمالشان در صورتی که مطابق با عقاید و اهدافشان انجام گیرد از کیفیت و هویت واحد برخوردار خواهد بود، ولی حداکثر بازده این اعمال در صورتی که به طور انفرادی انجام شود این است که هر یک از مسلمانان در مسائل شخصی زندگی خود را راست می‌پیمایند ولی به وظائف اجتماعی خود عمل نکرده و به دلیل نادیده گرفتن تعهداتی که در برابر جامعه دارند چه بسا که در مسائل سیاسی راه ناصوابی را دنبال کنند. طبیعی است که در این صورت هیچ تضمینی برای حاکمیت تفکر اسلامی و اصول و معیارهای الهی بر چنین جامعه ای که جامعه مسلمانان نیز هست وجود ندارد.
همان‌گونه که قرن‌ها مسلمانان در جوامعی زندگی کردند که در عین حال که اکثریت با آنان بود همواره محکوم بودند و به حکومت‌هایی تن در می‌دادند که پایبند اصول و معیارهای اسلامی نبودند و به حکومت‌هایی تن در می‌دادند که پایبند اصول و معیارهای اسلامی نبودند و اکنون نیز بیشتر جوامع اسلامی دچار همین وضع هستند، تردیدی نیست که در همین جوامع، بیشتر مردم به انجام وظائف و تکالیف شخصی خود پایبند بوده و هستند و هر کدام دقیقاً در اعمال و گفتار مطابق با دستورات دینی عمل کرده و می کنند ولی آنچه آنها را به جای آنکه زیر حکومت الله باشند تحت سلطه غیر خدا قرار داده است عدم هماهنگی و همسویی همین گفته ها و اعمال بوده و می باشد. یک تشکل سیاسی اسلامی می تواند در هماهنگ و همسو کردن همه امکانات مسلمانان از جمله اعمال آنها اساسی‌ترین نقش را ایفا نماید و از مجموع نیروهای آنها حکومتی بر اساس معیارهای اسلام و در خدمت تعالی و تکامل انسان برقرار سازد.
     هر کس که با اسلام اندکی آشنایی داشته باشد می پذیرد که اسلام یک دین اجتماعی است و حوزه تأثیر آن به محدوده قلب و درون تک تک افراد منحصر نمی شود،

نظر خود را ارسال کنید