بلکه جامعه را نیز دربر می گیرد. اسلام از آنجا که برای مسائل اجتماعی، دستورالعمل دارد و می خواهد جامعه را اداره کند، باید بتواند تک تک افراد مسلمان را چنان به یکدیگر پیوند دهد و تک تک نیروها را چنان بسیج کند که از مجموع تأثیر آنها، یک نتیجه اجتماعی واحد حاصل شود. آنچه این نیروهای منفرد را برای ورود به صحنه عمل اجتماعی و اداره جامعه ودر ست گرفتن حکومت، مفید و هماهنگ می سازد، « تشکل » است. تشکل در حقیقت، دالان عبور از فردیت به سوی کار جمعی است و دینی که به جمع و جامعه نظر دارد نمی تواند به تشکل نظر نداشته باشد.
     با توجه به همین اصل است که اسلام، اهمیت فراوانی برای عبادات جمعی قائل شده و به وحدت در انجام فرائضی چون حج و نماز سفارش اکید فرموده است. مردمی که به خدا، یک قبله، یک کتاب، یک رهبری و یک نظام معتقدند و نبوت و امامت و عدالت و معاد را باور دارند، آنگاه که در خانه های خود به عبادت و نماز می ایستند همه به سوی یک قبله و برای نزدیکی به یک خدا و در اطاعت از یک مکتب و با یک ذکر و یک نوع عمل و با یک منظور و یک هدف نماز می خوانند بین همه این نمازگزاران وحدت عقیده و هدف و وحدت عمل به طور انفرادی در نمازهای فرادایشان وجود دارد. چنین نمازی با اینکه صحیح انجام می شود بازده نماز جماعت را ندارد. نماز جماعت در عین اینکه عبادت است یک تشکل وحدت آفرین و یک حرکت عبادی سیاسی و فوق العاده پربار است.
     در نماز جماعت همه با هم قیام می کنند، نیت می کنند، تکبیر می گویند، به رکوع و سجود می روند، ذکر می گویند، شعار می دهند... و همین حالت جمعی است که به آنها نیرو و حرکت می دهد، به یکدیگر نزدیکشان می‌نماید و از حال یکدیگر باخبرشان می کند و به آنها فرصت می دهد تا در رفع مشکلات یکدیگر را یاری دهند و کارهای بزرگی را که از تک تک آنها برنمی آید با بهره گیری از نیرو و توان جمعی انجام دهند. یعنی مسائل در سطح وسیع‌تری در نماز جمعه وجود دارد. همان‌گونه که گردهمایی حج نیز یک تشکل عظیم اسلامی است و نمایشگر وحدت سیاسی، مکتبی مسلمانان می باشد.
 

نظر خود را ارسال کنید