هـ ) رابطه تشکل با وحدت در اداره جامعه:
یکی از نیازهای اساسی جامعه اسلامی، وحدت و هماهنگی اداره کنندگان جامعه است. در شرایطی که استعدادها و نیروهای مساعد بدون برخورداری از یک تشکل اسلامی صرفاً بر اساس اقتضا در قسمتهای مختلف دستگاه اداره کننده جامعه مشغول کار می شوند، تضمینی وجود ندارد که میان آنها هماهنگی لازم در چگونگی اداره جامعه وجود داشته باشد تا بتوانند از حداقل نیرو حداکثر بهره برداری را به عمل آورند و از گسیختگی در نظام جامعه که آفت برخاسته از فقدان وحدت در اداره جامعه می باشد جلوگیری نمایند.
یکی از آثار ارزشمند تشکل اسلامی آن است که اولاً نیروهای مستعد برای مدیریت و خدمت به جامعه را شناسایی کرده و بر اساس معیارهای مکتبی آنها را جذب و دعوت به همکاری می کند و ثانیاً بر مبنای ایدئولوژی اصیل و حیاتبخش اسلامی آن را تربیت کرده و آموزش سیاسی ـ ایدئولوژیک می دهد تا با کاردانی و لیاقت و ایمان و صداقت کافی و لازم در راه تحقق باورها، هدف و آرمانهای اسلامی خویش و خدمت شایسته به جامعه اسلامی قرار گیرند و علاوه بر اینکه جامعه اسلامی خویش و خدمت شایسته به جامعه اسلامی قرار گیرند و علاوه بر اینکه جامعه اسلامی را وحدت و انسجام بخشند میتواند با شناسایی، آموزش و تربیت نیروهای مستعد و تلاش در معرفی و گزینش آنها برای انجام مسئولیتهای متناسب با صلاحیت و تخصصشان نقش خویش را در ایجاد نظام توحیدی و ایجاد شرایط مناسب برای شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیتها و تبلور و تقویت ارزشهای والای اسلامی انسانی ایفا نماید.
می دانیم که در پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر نقشه معجزه آفرین رهبری اقدامات منظم نیروهای اصیل اسلامی که از نیمه تشکلی برخوردار بودند و به کمک همان نیمه تشکل میتوانستند اقدامات هماهنگ و وحدت کلمه لازم را به وجود آورند یکی از عوامل بسیار مهم و اساسی بوده است ولی از آنجا که این نیمه تشکل نتوانسته بود در همان مرحله خود را به یک تشکل کامل اسلامی تبدیل کند و با شناسایی نیروها و استعدادها تربیت و هماهنگ کردن آنها آمادگی کامل را برای اداره جمهوری اسلامی کسب کند، به ناچار زمینه برای حکومت کسانی که گمان می رفت به دلیل برخورداری از تشکیلات کاملتر در خود آمادگی بیشتری برای اداره کشور میدیدند فراهم شد. در حالی که اگر