بايد از هر دو، از همه اين جهات احتراز كنيم. فلهذا دست ما در باب قرآن بسته است. ميدان چنان باز نيست كه انسان هرچه به نظرش آمد بخواهد نسبت بدهد، كه قرآن اين است و اين را مى گويد.
و اگر چنانچه من چند كلمهاى راجع به بعضى آيات قرآن كريم عرض كردم، نسبت نمىدهم كه مقصود اين است؛ من به طور احتمال صحبت مىكنم نه به طور جزم. نخواهم گفت كه خير، مقصود اين است و غير از اين نيست. فلهذا براى خاطر اينكه بعضى از آقايان گفته بودند چند كلمهاى راجع به اين مسائل بحث بشود، من بنا دارم چند روز، در هر هفته، و هر بار در يك مدت محدودى [درباره] يك سوره [از] اول قرآن و يك سوره هم از سورههاى آخر قرآن، يك صحبت مختصرى [بكنم]. چون وقت تفصيل براى من نيست و براى ديگران هم نيست، به طور اختصار بعضى از آيات شريفه را عرض مىكنم. و باز هم تكرار مىكنم كه اين، تفسير جزئی است و مقصود اين نيست كه تفسير به رأى بشود- آنطور که ما به نظر خودمان مىفهميم، به طور احتمال سوره مبارکه حمد را بیان می کنم:
همه عالم، اسم الله است
(أعُوذُ بِاللَّه مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ، بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، الْحَمْدُ لِلّهِ رِبِّ الْعالَمينَ...)
محتمل است كه در تمام سورههاى قرآن اين «بِسْمِ اللَّه»ها متعلق باشد به آياتى كه بعد مىآيد، چون گفته شده است كه اين «بِسْمِ اللَّه» به يك معناى مقدّرى متعلق است. لكن بيشتر به نظر انسان مىآيد كه اين «بسم اللَّه»ها متعلق باشد به خود سوره، مثلاً در سوره حمد بِسْمِ اللَّهِ الَّرْحمنِ الرَّحيم،