می‌شود، دانش محکم‌تر می‌شود. آن چنان روح محکم می‌شود دیگر هزاران گناه پیش بیاید اصلاً در فکرش نیست یادم است از مرحوم آیت الله حجت پرسیدند، آقا این‌که می گویند مرحوم مقدس اردبیلی فکر گناه هم نمی‌کرده درست است؟ یک مثالی زد... وقتی که نفس یک مقداری بالا رفت، مسلط شد بر خودش که دیگر ترک واجب از او محال است به آسانی و راحتی واجباتش و بالاترش انجام یافته، مهم‌ترین گناه را به آسانی ترک می‌کند، میلیون‌ها ثروت را بی اعتنائی می‌گذرد. این روحیه را پیدا کنید، مقام را، ثروت را، تمام گناهان عالم، تمام ثروت‌ها و مقام‌ها و اموال جهانی در برابرش هیچ اعتنائی ندارد، تزلزلی در اندیشه ندارد. اگر به چنین جایی برسد این می‌شود نفس مطمئنه، این دیگر اطمینان است. دارم بیانم می‌کنم که طبق عرایض من یک نفس است این مراتبش است. شما یک آدمی، چند تا نفس که نداری. چنان‌که علی (ع) هم بیان می‌کند این مطلب را، یک انسان است، تربیت می‌شود، قوی می‌شود، قوی می‌شود، قوی می‌شود، قوی‌تر می‌شود، چند تا نفس نیست همان یک نفس است در سایه تربیت، و آن چنان قوی می‌شود که مهم‌ترین گناه را ترک می‌کند، دریایی است دیگر در مقابل گناهان این تکان نمی‌خورد اندیشه محکم. این‌که می‌بینید این همه مردم با یک سخن‌رانی یک انسان منحرفی در یک دبستان و دبیرستانی که یک عالمه از این‌ها برمی‌گردد، آن طرفی می‌شود چرا؟ برای این‌که تربیت اسلامی و معارف اسلامی در دل.

نظر خود را ارسال کنید