کرده توی خط است میگفتند بله.
از شما چه پنهان یکی از آقایان آمده بود دفتری میخواست برای یکی از همین مناطق تهران ایشان سابقاً که در حوزه قم بود طلبه خوبی بود و توی راه بود بنده هم مدتها بود از او خبر بدی نشنیده بودم توی این تهران بزرگ واقعاً دشوار است مخصوصاً شناختن چون گاهی انسان از همان دوستان قدیمیش هم مدتها دور میماند. ایشان آمده بود که تقاضای یک دفتر بکند آنجا در شعبه ثبتنام بعضی از دوستان او را میشناختند بعضیها نمیشناختند ازجمله آمدند از من پرسیدند فلانی را میشناسی گفتم این نام، نام چند نفر است کدامشان منظور است؟ آن آقا آمدند دیدم بله از طلبههای قدیم بود در همان موقع در قم طلبه بدی نبود حتی اول مدتها سرش توی مبارزات و فعالیت ها هم بود گفتم من از ایشان سابقهای که میدانم سابقه خوب است چیز بدی از ایشان نمیدانم بنده هم معمولاً خیلی با احتیاط حرف میزنم گفتم من از ایشان چیز بدی نمیدانم، خوب با یکی دو تا پرسوجوی قبلی و این توضیح ناقص بنده موافقت کردند که ایشان برود حوزه ثبتنام دائر کنند. سه روز بعد دیدیم سه چهار تا از آنها گفتند چکار کردید؟ چه شده؟ گفتند این آقا اخیراً آخوند اوقافی شده بود البته فوراً فرستادیم آنجا را بستند.
از این اشتباهات هم در تهران میکردیم چه رسد به شهرستانها، این یک جنبه منفی