باشند چون کسانی که اعلام تاسیس حزب را کردند پنج چهره روحانی بودند که آنقدرها هم توی جامعه بیجا و بی پایگاه نبودند که حالا بخواهند از طریق ایجاد حزب پایگاه پیدا کنند. اینقدر هم سرشان میشده اینقدر هم توی روحانیت و توی جامعه استخوان خرد کرده بودند و سالها را گذرانده بودند که بدانند پایگاه و جایگاه یک روحانی فعال و مورد علاقه آنقدر هست که دیگر نیازی به ایجاد حزب نداشته باشند آن هم یکباره پنج چهره روحانی متفق دست به اینکار بزنند خب پس ما پی چه چیز میگشتیم؟ پایگاه و جایگاه که بود نمیخواستیم. پس پی چه میگشتیم؟
یا حتی یادم می آید محقق عالیقدر و متفکر و گوینده و نویسنده پرارج و برادر شهیدمان مرحوم استاد مطهری رحمة الله علیه ایشان در همان آغاز این مطلب را به عدهای از دوستان میفرمود که این برادرهای ما دست به کاری زدند که اگر نیتشان خدا نباشد خسارت کرده اند؛ همین طور است. انگیزه ما نمیتواند از این انگیزههای معمولی طبیعی حزب باشد. به علت اینکه ما اقدام کردیم به تاسیس حزب جمهوری اسلامی به خاطر اینکه تجربه تاریخی نشان داده است که در تاریخ ملت ما هر بار ملت قیام کرد و در این قیام بهخصوص هنگامیکه روحانیت و نقش علمای اسلامی متعهد و آگاه به صورت عامل برجسته پیروزی قیام مورد قبول خودی و بیگانه قرار