منطق دوم اولویت قطعی با سلامت اخلاقی و انسانی آدم هاست. در یک محیط کارگاه که صد تا دویست کارگر و تکنسین هست، وقتی آن ها خبر داشته باشند که این آقای مدیر آدم هرزه است در آن ها اثر بدی می گذارد، زیرا معاشرت در انسان اثر می گذارد. برای چه می گویند: رفیق بد انتخاب مکن، برای همین اثر اخلاقی است. رفیق بد انتخاب مکن ولی مدیر بد انتخاب کنی، عیبی ندارد! این چه منطقی است؟!
مدیر بد بیش از رفیق بد روی کارکنان اثر می گذارد. "الناس علی دین ملوکهم" مردم به آن بالا بالایی ها نگاه می کنند. این یک واقعیت است. اینکه ما در مسئله امامت این همه مته به خشخاش می گذاریم و می گوییم امامت و رهبری باید از آن کسانی باشد که آن خصلت های متعالی را داشته باشند، برای چیست؟ برای اینکه مردم به او نگاه می کنند. او برایتان الگو می شود. این امامت که منحصر در یک فرد نیست، تمام شاخه های مدیریت جامعه شعبه های امامت هستند.
در فرهنگ ما و جهان بینی ما امامت میدان وسیعی دارد، در جامعه

نظر خود را ارسال کنید