مگر آن هایی که می گفتند: مکتبی، مکتبی، اسلامی، اسلامی، مگر آن ها می گفتند آدم مسلمان چون آدم خوبی است هر کاری به او گفتند قبول می کند ولو بلد نباشد؟ مگر کسی چنین چیزی را می گفت؟ مسئله این جاست که اگر ما یک مسلمان مقید داریم که هفتاد درصد تخصص و کارآیی دارد و یک آدم غیر مسلمان و غیر مقید به عمل به وظایف اسلامی که یا اصلاً مسلمان نیست، یا یک اسلام خیلی ضعیفی دارد ولی در عمل بی بند و بار است و تقوا ندارد، اما هشتاد و پنج درصد مهارت دارد، در این حالت یک طرف اسلام، مسلمانی و تقوای در حد نصاب و تخصص هفتاد درصد است و یک طرف اسلام، مسلمانی و تقوای زیر حد نصاب، اما تخصص هشتاد وپنج یا نود درصد، می خواهیم ببینیم ما کدام را انتخاب کنیم؟ ما با صراحت و قاطعیت میگوییم اولی را انتخاب می کنیم.(تکبیر حضار)
حال چرا این کار را می کنیم؟ برای اینکه این پانزده درصد، بیست درصد کمبود تخصص و مهارت را حرکت اسلامی ما در آینده جبران خواهد کرد.
اما اگر شما آن آدم هایی که نود درصد، هشتاد و پنج درصد تخصص و مهارت دارند ولی اعتقادی به اسلام و