از اصل سه و چهار اداره کنیم. اگر شما این روند را در جامعه به وجود نیاوردید، دیگر جامعه قدرت جذب و سازندگی تقوی و فضیلت برای عموم نخواهد داشت. وقتی در جامعه ای ارزش والا به انسان های با ایمان و با تخصص (هر دو) داده شده، طبعاً در آن جامعه کشش به سوی ایمان هم تقویت می شود.
ما برای مدیریت جامعه بی تردید می رویم سراغ اجرای این اصل، که با ایمان های با تقوای درس خوانده و کاردان و با همین شیوه است که یک جریان پر جاذبه سازنده مکتبی در جامعه رونق پیدا می کند. شما اگر یادتان باشد، ما در پنجاه سال پیش این وضع را داشتیم که اگر یک کارگر هم می خواستیم بیاوریم، یک بنای ساختمانی هم می خواستیم بیاوریم نگاه می کردیم اگر آدم متدین و نمازخوانی بود او را مقدم می داشتیم. بسیار کار خوبی می کردیم و خیلی کار بدی شد که این سنت حسنه در جامعه ما به نام تمدن و ترقی و بلند نظری کنار زده شد! این بلند نظری نیست. اگر ما به دلیل عشق به اسلام یک کارگر ساختمانی [که] نمازخوان نیست و مقید نیست مقدم نداشتیم، این تنگ نظری نیست. این پای بندی جدی به دین است. با