است که به روح امروز داده ای، این قیافه و الوانی که شما خودتان به روح می دهید، همانجا روشن می شود و لذا قیافه های انسانی در دنیا غیر اختیاری و تکوینی است، اما قیافه های انسان در عالم آخرت قیافه های اختیاری است به آن طرزی که ما خودمان ساخته ایم. به هرحال روح ما دارای الوانی است "صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً".
یکی از صفاتی که در روح انسانی پیدا می شود که هم ذاتی است و هم انسان خودش بدست می آورد و اگر چنانچه در او بی اختیار ایجاد شده تکمیلش می کند صفت «کبر» است. برای ماده کبر سه اصطلاح و سه واژه در قرآن دیده می شود: کبر، تکبر، استکبار.
کبر عبارت است از نفس آن صفت که علماء اخلاق درباره آن سخن ها گفته اند و گمان نمی کنم فردی باشد که از این مرض سالم باشد مثل مرض حسد، وجود این صفت در انسان به نام کبر نامیده می شود و اگر هنوز به خارج نیامده اثری ندارد و این نکته را در علم اصول فقه هم روشن کرده اند که صفات باطنی انسان اگر خبیثه است، مجازات و عقاب ندارد یعنی قبح فاعلی دارد و صفات روحی انسان گرچه صفات فاضله باشد صواب ندارد، بهشت ندارد گرچه بهترین صفات نفسانی را انسان دارا باشد، ثواب و عقاب دائر مدار اوصاف روحی انسان نیست بلکه دائر مدار آنچه که از این اوصاف به اعضاء ترشح می کند و به نام عمل نامیده می شود است، زیرا که این صفات منشأ اعمال است. صرف وجود کبر در یک انسان، اگر تکبر و استکبار نشود یعنی اثر بر آن بار نکند مجازات ندارد زیرا قبح فاعلی کتک ندارد قبح فعلی کتک دارد و صرف تواضع و غیره تا منشأ اثر خارجی نشود، تا از این منبع شیرها باز نشود و از اعضاء به خارج ترشح نکند و اثر عملی نگذارد وجودش برای انسان جزای اخروی ندارد، آیه شریفه این نکته را عجیب روشن می کند:
«کُلّ یعمل عَلی شاکِلَتِه» (اسری، آیه 84) اَلشّاکِلَهُ هِیَ الطَّبیعَهُ الاِنسانی؛ این شاکله انسان است، می خواهد بگوید شاکله منشاء تمام اعمال است.

نظر خود را ارسال کنید