اینها در قلوب خود «اخبات» تولید می کنند، اخبات همان تسلیم و ارتباط قلبی با الله است. دوستان، برادران توصیه می کنم شما را طبق روایات زیاد که شنیده و دیده ام که لااقل هفته ای یکبار در یک جایی خلوت کنید و با او سخن بگوئید و راز و نیاز کنید و بگوئید:
«جوانی را در مستی و گناه گذراندم و اینک بیدار شده ام و با هزاران نقص به درگاهت رو آورده ام.» این گونه دقایق و آنات به شما روح می بخشد خاصه شما که فکر زنده کردن محیط هایی را دارید، این کشور نیاز به انسان هایی درست دارد، کرانه های کشور ما در مدارس ما، دبیرستان ها و در جاهایی دیگر افراد مشکوک و منحرف و دور و غافل از الله زیاد هستند که آنان شیاطین کوچکند که منتشر شده اند و شما باید اینجا پیدا شوید که مدارس را محراب کنید و در آنجا با آنها بجنگید و کرانه های کشور را محراب قرار بدهید همچنان که جنوب کشور و غرب کشور محرابِ جهاد ظاهری است. همه آنها باید محراب و محل حرب شما با شیطان صفت ها باشد.
به نازم به شما که برای این جهت از راه های دور به اینجا آمده اید و خدا ان شاءالله پشتیبان شما خواهد بود. مزاحم شدم، با جمله ای رفع زحمت کنم "وَ لا عِزَّ اَعَزُّ مِنَ التَّقوی وَ لامَعقِل اَحسَنُ مِنَ الوَرَعِ"(خطبه 371 نهج البلاغه)
هیچ عزتی بالاتر از تقوای شما نیست. یادم نمی رود اوایل وقتی که امام از پاریس تشریف فرما شدند و در مدرسه فیضیه سخنرانی می نمود چند جمله ای که من موفق به شنیدن آن شدم این بود که مرتب می گفتند تقوی، تقوی، تقوی، ما نیاز مبرمی به تقوی داریم و آن را که خدا گفته بکن انجام دهیم و اینکه گفته نکن، انجام ندهیم. دست به دامن حضرت ولی عصر زنیم که ان شاءالله یک اظهار لطف و نظری به ما کند و امید است همه دل های مریض صحت پیدا کند.
شیخ بهایی از اشعارش پیداست زیاد علاقمند است با آنکه بعضی از اشعارش هم عبارت نارسایی دارد نمی دانم برای چه؟ ولی علاقه

نظر خود را ارسال کنید