بیابید "اَلاِسلامُ هُوَ التَّسلیمُ".
پس آنی که انسان ایمان پیدا کرد رفته رفته در برابر الله آنچنان تسلیم و خاضع می شود و گوش به فرمان اوست که فرمانش صادر می شود و بلافاصله انجام می دهد. این مقام را همه ندارند، آن سید مرتضی و رجل الهی و عالم محقق و دانشمند مکتب اسلام است که می گوید پس از من تمام نمازهای مرا بدهید قضا کنند. آقا، سید مرتضی ای کسی که مادرت دست تو را با برادرت سید رضی گرفت و آورد در مسجد پیش شیخ مفید که آنجا تدریس می کرد و گفت ای شیخ مفید به این دو بچه یتیم من به نام مرتضی و رضی درس بده، او سئوال می کند مدرسه دیده اند یا نه؟ جواب می دهد نه از الفباء شروع کنید. شیخ مفید این آیت بزرگ و دانشمند محقق تا این جمله را می شنود از جا بلند می شود در میان تلامذه بزرگ این دو پسر بچه را می بوسد و نوازش می کند و می گوید من اینها را درس می گویم. شاگردانش می گویند آقا اینها باید تازه به مکتب بروند، شیخ مفید می گوید دیشب در خواب حضرت زهرا را دیدم که دست فرزندانش حسن و حسین را گرفته و آورده بود خانه من و فرمود مفید به این دو تا بچه من درس بده. یک چنین سید مرتضی، به نازم به مکتبت، به مذهبت، به روشت، ای اسلام که یک چنین افرادی را تربیت می کنی.
بروید ای مکتب های دنیا به سراغ کارتان که جز انسان های وارونه و علاقمند به دنیا و بی محتوا و بهیمه و شیطان و جاسوس ها و حیله گرها نمی پرورانید و خود را در مقابل مکتب اسلام، مکتب فرض می کنید. بروید دنبال کارتان و اگر می خواهید هدایت پیدا کنید بیائید زیر چتر اسلام و قرآن و ببینید چه دستور می دهد و چه پرورش می دهد.
بهترین شناخت برای اصالت یک مکتب و حقیقت یک مذهب شاگردی است که آن مکتب تربیت می کند.
مکتب ما سید مرتضی و سید رضی می پرواند که کتاب نهج البلاغه یکی از زحمات این سید جلیل القدر است. مکتب ما چنین مردانی می پروراند که می گوید پس از من تمام نمازهای مرا قضا کنید! چرا شما با این مقام چنین وصیتی دارید؟ پاسخ می گوید: