و از جمله تحصیل‌کرده‌ها: دکتر شیبانی- دکتر جاسبی- دکتر عباس‌پور- آقای زواره‌ای و چند برادر دیگر...
 اولین تظاهرات در سال 56 در صحن حضرت عبدالعظیم تشکیل شد که در آن شهید اسلامی دعا خواند و امام را با نام دعا کرد. و سپس شهادت شهید حاج‌آقا مصطفی خمینی اتفاق افتاد و تشکیلات به‌سرعت از آن استفاده کرد و مجالس ختم و هفتم و چهلم را ترتیب داد که منجر به درگیری 19 دی ماه ۵۶ قم و جرقه شعله انقلاب گردید.
 این تشکل در سال 57 انسجام نسبتاً کاملی یافت و هم‌زمان با اوج گرفتن مبارزه بر علیه رژیم و ورود میلیونی مردم به مبارزه و احساس این‌که پیروزی نهضت قریب‌الوقوع است. ضرورت ایجاد حزبی که بتواند پس از پیروزی انقلاب، انقلاب را استمرار بخشیده و دشوارترین بخش مبارزه خود را آغاز کند کاملاً احساس می‌شد با این انگیزه مهم.
"مبارزه با ضدانقلاب، مبارزه با توطئه‌ها، حراست از پایگاه‌های گشوده شده و گشودن پایگاه های فتح نشده. زنده نگه داشتن امید و اطمینان در مردمی که پس از دوران طولانی طعم پیروزی را می‌چشند، تداوم بخشیدن به حرکت، حرکت بسوی جامعه‌ای توحیدی و جامعه‌ای آباد و آزاد" (مقدمه مرامنامه حزب 29/11/57).
 جهت ایجاد این حزب، شهید بهشتی و شهید باهنر و شهید مطهری به‌اتفاق چند نفر دیگر از برادران برای تهیه اساس‌نامه و مرامنامه به کار پرداختند و با عده‌ای دیگر نیز مشورت نمودند.
 از نظر تشکیلاتی نیز جهت اعضای مؤسسین و شورای مرکزی و نحوه انتخاب آن‌ها قرار شد که از سه گروه روحانی- دانشگاهی- کسبه و بازاری مؤمن و متعهد، فهرست‌برداری شده از هر گروه به طور جداگانه دعوت مخفی به عمل آید و از آن‌ها خواسته شود که حدود 7 الی 10 نفر از بین خود انتخاب نمایند تا شورای مرکزی از آن‌ها تشکیل شود.
 قرار شد که از این 20 نفر اسامی 10 نفر و اگر 30 نفر شدند 15 نفر اعلام شود تا مردم مرکزیت حزب را شناخته و با اطمینان خاطر به حزب بپیوندند و چون مسلم بود که رژیم جابر شاهنشاهی این 15 نفر را دستگیر و اعدام و یا محکوم زندان‌های طویل‌المدت خواهد کرد 10 یا 15 نفر بعدی حرکت حزب را استمرار بخشند.

نظر خود را ارسال کنید