شمشیر پیروز شد) و لزوم راهپیماییهای عظیم در محرم و صفر و درحقیقت مرحلهای خاص از انقلاب با توصیه مؤکد شهید بهشتی، نمایندگانی از این تشکل مامور شدند که همکاری نزدیکی با سایر نیروها داشته باشند و لذا در جلسهای با شرکت اعضای مؤثر نهضت آزادی- جبهه ملی و بعضی گروههای دیگر برنامه راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورا تنظیم و به اجرا درآمد. و این همکاری تا ورود امام امت به کشور و برنامه کمیته استقبال از امامخمینی استمرار یافت.
البته نقش اساسی در کلیه این حرکتها بهعهده همین برادران بود که حتی مایل نبودند نامی برای تشکل خویش انتخاب نمایند مبادا برای کسانی و گروههایی که میخواستند مطرح باشند و در طول حرکت نیز بسیاری از آنها تلاشهایی در جهت این هدف کردند که با مرور جریانات آن روزگار کاملاً روشن است- ایجاد حساسیت نماید و وقفهای ولو کوچک در حرکت پدید آید.
سخنرانی و اقامه نماز در خیابان توسط شهید بهشتی در روز 16 شهریور و نیز در راهپیمایی اربعین و سخنرانی ایشان در جلوی مسجد صاحب الزمان (عج) و سخنرانی در روز 27 صفر در بهشت زهرا که حالت اخطار به رژیم را داشت و قرار بود که امام به تهران بیایند و رژیم فرودگاه را بسته بود و برنامههای شورای انقلاب و اداره امور میرساند که بیشترین بار بر دوش شهید بهشتی و شهید مطهری بود.
با ورود امام و مسلم شدن پیروزی قریبالوقوع انقلاب شکوهمند اسلامی ضرورت تشکیل حزب آن هم حزبی که مناسب برای مرحله پس از پیروزی باشد بیشتر مطرح گردید. و با پیروزی 22 بهمن سال 57 شدت ضرورت، تشکیلاتی که بتواند همه علاقهمندان به انقلاب اسلامی را جمع کرده و جهت دهد بر همگان آشکار گردید. و حجتالاسلام آقای هاشمی رفسنجانی مطلب را در خدمت امام عرضه داشتند و چون مقدمات اعلام رسمی چند روزبه طول انجامید، امام چند بار از آقای هاشمی پرسیده بودند: "پس این حزب که گفتید چه شد؟" تا بالاخره در روز 29 بهمن 57 یعنی هفت روز پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از طرف شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی- شهید دکتر باهنر- آیتالله موسوی اردبیلی- حجتالاسلام خامنهای- حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی بهعنوان مؤسسین موجودیت حزب جمهوری اسلامی بهطور رسمی اعلام گردید.