زندگی کردند زیر فشار ژاندارم ها و پلیس ها بودند، این ملت وقتی که ارتش های عرب شکست خوردند و میدان را خالی کردند تفنگ به دست گرفت. افرادش از زیر خیمه ها از توی کلبه ها و از غار و دل جنگل بیرون آمدند، مسلح شدند و جنگیدند و در داخل مناطق اشغالی جنگیدند. این ملت احتیاج به نسخه نویسی ندارد. احتیاج به توصیه ندارد. این نخستین خصوصیت مکتبی برخورد کردن ما با آن ملت است. می گوییم الفتح که نهضت ملی آزادی بخش است، نهضت اسلامی بشود. بسیار خوب! راه به سوی اینکه ملتی مبارزه اش مبارزه اسلامی بشود یک جهش نیست، یک مرحله میانه وجود دارد و آن مرحله ی نهضت ملی است.
انسانی که در اردوگاه هاست و به فقر و بیماری و جهل مبتلا و زیر فشار است و دستش بی سلاح، ناگهان وارد مبارزه اسلامی و نهضت اسلامی نخواهد شد، گرچه ملتی مسلمان باشد. دلیلش ملت ما! مگر مبارزه ما، نهضت ضد استعماری، ضد استبدادی ما چه وقت مکتبی شد؟ در دو دهه اخیر هر نهضت، هر تشکیلات سیاسی نمی تواند خارج از یک ملت رشد کند. باید پا به پای رشد ملت رشد کند. یک گام جلوتر از ملت باشد و آن ملت را یک گام پیش بیاورد. یک گام به طرف کمال بیشتر. سیر کمال ملت ها و انسان ها یک سیر مستمر است و جهشی نیست، خلق الساعه نیست. چنان که نهضت ملت ما هم نبود. تاریخ مبارزه ما دلالت بر همین دارد که ما مرحله ی نهضت ملی را پشت سر گذاشتیم و به