پروردگار است.
«زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ»، زینت‌های پاکیزه. «وَ لَکُمْ فيها جَمالٌ حينَ تُريحُونَ وَ حينَ تَسْرَحُونَ»، این اسب‌ها و این مرکب‌ها این ماشین‌ها تمام این‌ها جمال زندگانی شماست که صبح‌ها سوار بشوید و سرکارتان بروید و عصرها سوار شوید و به خانه برگردید.
پس آن دنیای ملعونه چیست که ما نمی‌فهمیم؟ و این نهی‌ها و لعنت‌ها و این نفرین‌ها به چه برمی‌خورد که ما آن را بفهمیم و از آن دوری کنیم، پس این متاع دنیا هم نیست که ما خیال می‌کنیم. احتمال می‌دهیم که دنیا ساکنین دنیا باشد. ممکن است بگویم که دنیا اهل دنیا و انسان‌های دنیا و این مذمت مال انسان‌هاست، می‌شود این معنی را بگویم، درست است که انسان‌ها بالطبع بد هستند اصل اول در انسان زیان است اصل اول در انسان انحراف است و اصالت در انسان بدی و زیانکاری و انحراف در اندیشه و افکار و اخلاق است. اصل در انسان این است، خوب شدن استثنایی است این یک نکته‌ای است که ما در حال خودمان از آیات استفاده می‌کنیم. وَ العُصرِ اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ، قسم به زمان، عصر، دنیا، وَالعَصر قسم به یک چنین زمانی اِنَّ اِلانسانَ لَفی خُسرٍ.
ذات انسان، طبیعت انسان و اصالت انسان در زیان است یعنی اگر انسان را به حال عادی بگذاری اندیشه او به سوی انحراف و زیان می رود. انسان را اگر به حال خودش بگذاری اخلاقش رو به انحراف می رود، اگر انسان را بطبع الحاله قرار بدهی رو به انحراف و روبه کجی می رود. پس انسان ذاتاً رو به انحراف هست و ذاتاً زیانکار هست. زیرا شما می‌دانید که اگر یک کلّی بگویند و استثناء بزنید، اصالت مال آن کلی است نه استثناء، استثناء افراد استثنایی را می‌گوید.

نظر خود را ارسال کنید