بِسمِاللهِالرَّحمنِالرَحیم
اَلحَمدُلِلّهِ و الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسوُلِ اَللهِ وَ عَلی آلِه آلِ اللهِ وَ اللَّعنُ الدّائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَعداءِ اللهِ اِلی یَومِ لِقاءِ اللهِ.
بحث ما راجع به صفات روحی بود. برخی از صفات روحی که بی تردید انسان خود آنها را تحصیل کرده است و شکی در آن نیست. صفت عدالت یکی از برجستهترین اوصاف مسلم است به زحمت خود انسان تحصیل میشود و صفت فصاحت و بلاغت با زحمات شخص حاصل می شود فعلاً با این صفات کار نداریم.
صفات زیادی در روح انسان موجود است و انسان میداند اینها را خودش به دست نیاورده است. در خمیره او به ودیعت گذاشته شده، بحث این است که چنین اوصافی که در خمیره انسانی است و انسان چشم باز میکند خود را واجد چنین صفات حسنه یا رذیله میبیند. آیا همه این اوصاف را پروردگار به اراده خود در نهاد و روح انسان به ودیعه گذاشته و تکوّن و تولّد این صفات در وجود انسانی محضاً به اراده الله است و غیر پروردگار در تکون این صفات دخالتی ندارد یا نه هیچیک از اینها به اراده الله استقلالی نیست.
این صفات در انسان به واسطه پدر یا مادر و احیاناً محیط در حال کودکی ایجاد شده است.
این خود سوالی است که آیا من این صفاتی را که دارم و خودم به دست نیاوردهام و در خودم می یابم و بیاختیار پیدا شده است منشأ و مولد این صفات، مولد و مکون این صفات کیست؟ دست قدرت پروردگار و اراده ازلی اوست یا نه به وسیله ایادی دیگری غیر از اراده الله؟ گرچه خدا بر همه چیز اشراف دارد پدر و مادر و محیط است و امثال اینها که سبب تکون این صفات در من شده است. اینجاست که جواب این سوال را چگونه بدهیم؟ این جبنی که در انسان هست، این شجاعتی که در انسان موجود است، این سخاوت و عاطفهای که در او هست، این قساوت و حسناتی که در او هست این رذائلی که در او هست، مکونش کیست و موجدش کیست؟
اگر چنان چه موجد همه اینها الله باشد و اراده الله، چه اشکالی