هر جوابی که در این سوال دادید ما در صفات روحی خواهیم گفت اعتقاد ما بر این است که اگر خدا هم ایجاد کرده باشد بر عدالت باریتعالی دلیل مورد اشکالی وارد نمیآید.
نظم عالم تکوین اقتضاء میکند به اینکه گاهی به موجودی کمتر و به موجود دیگری بیشتر بذل عنایت شود، نظم عالم تکوین ایجاب میکند بعضی کامل و بعضی ناقص باشند و اگر به یک انسان عضوی مانند دست یا چشم نداد، این خلاف عدالت باشد، آن موجود دیگری که اصلاً انسان نیست و یک حیوان است پس در او بیشتر خلاف عدالت شده است.
بنابراین اگر موجود ناقصالاعضا بگوید خدا، خلاف عدل است که این عضو را به من ندادی من انسانم و این عضو را ندارم، پست حمارها بیشتر به خدا اعتراض میکنند که چرا من را حمار و دیگری را انسان او راکب است و من مرکوب آفریدی ما معتقدیم در عالم تکوین جبر است ما در خلقت و تکوین جبری هستیم "یَفعَلُ ما یَشاءُ"1 در اینجاست.
"یَحکُمُ ما یُریدُ"2 و در اینجاست، خداوند اگر چنین کاری را هم انجام بدهد به آن اندازهای که داده تکلیف میخواهد، او حق ندارد بگوید چرا من حیوانم، میگوید تو را حیوان آفریدم بار تکلیف هم بر دوشت نگذاشتم، او را انسان آفریدم و بار تکلیف بر دوشش گذاشتم، این عالم وجود و این مجموعه هستی باید همه نوع اشیاء داشته باشد باید انواع موجودات را در اینجا خلق کنم و نظام هستی اقتضا میکند که همه باشند منتها در هر فردی به اندازه خودش. اشکال و خلاف عدالت در جایی لازم میآید که یکی را حیوان آفریده و تکلیف انسان بر او بگذارد اینجاست که بر خلاف عدل است.
به هرحال در جسم این اشکال وارد نیست، و لکن معتقدیم که قالب نقصها در عضو تنها معلول اراده الله نیست، معلول کار های پدر و مادر و غذا و روش و رفتارها و عملکردهای آنها میباشد که عضوی این