می شود، در نماز جماعت ها، نمازجمعه ها، همه از یک بعد انسانی، سیاست سخن می گویند اما ابعادی در انسان هست و نیازهایی دارد که من به رای العین می بینم که این نیازها تامین نمی شود، و یکی نیاز نفس انسانیت ماست که احتیاج به پرورش کمال دارد.
 مگر استضعاف فقط همین است که فردی افرادی را استثمار کند و کشوری کشورهایی را استثمار کند و ابر قدرتی بی قدرتی را استثمار کند؟ استثمار همین است که قلدری بیاید منافع کشوری را ببرد؟ استحمار همین است که افکار ملتی را دستگاهی قبضه کند؟ آیا همین فقط استحمار است؟ استبداد همین است که دولتی به ملتی زور بگوید؟ استبداد تنها همین است؟ استعباد همین است که یک ملتی را دولت قلدری برده کند؟ این درست، این ظاهر است، چرا چشم باطن بین ندارید؟ استضعاف بزرگ آن است که قوه و نیروی عقلی یک انسانی را هوای نفس او به استضعاف بکشاند، نیروی فکری و قوه ی عاقله و خرد انسانی را شهواتش استثمار کند، استضعاف کند.
قال عُلماءُ الاَخلاقِ: «انِ فی صَدرَ کُلِّ انسانٍ موسی و فرعون موساه العقل و فِرعونَه النّفس»:
علمای اخلاق چنین گفته اند: که در درون هر انسانی موسی و فرعونی هست؛ موسای او عقل و خرد و انسانیت او، قابلیت و استعداد ترقی و تکامل اوست، و فرعون او و قشون فرعونی او، هوای نفس و هوس ها، لذت ها و دنیاها و خوراک ها، و لباس ها و عشق و پایبندی به دنیا است.
آن وقت در درون انسان هایی دیده می شود که فرعون نفس، موسی را آن چنان به زنجیر کشیده است، که آن جوان دیگر جوان انسانی

نظر خود را ارسال کنید