بتوانیم اعمال انجام بدهیم، محرک ما برای اینکه عمل انجام بدهیم چیست؟ محرک برای ما بیاور. انسان نوعا اینجور است کسل است، میل به عمل ندارد، به عبادت میل ندارد، چه نیرویی ما را حرکت بدهد بسوی عمل؟ چه محرکی باید پیدا بشود که ما را بسوی عمل حرکت بدهد، این از کجاست؟ باید راجع به این هم فکری کرد.
 می دانید تقویت روح و نیروی ایمان با این است که انسان او را با عمل تقویت ببخشد، نیرو بدهد اما اینکه این عمل را ما حرکت بدهیم به سوی عمل این راهش فکر است؛ علی (ع) می فرماید:
نَبِّه بِالفِکرِ قَلبَکَ، باید فکر کنی، باید قلبت را با تفکر، با تدبر، که من دیروز نبودم و امروز هستم و فردا نیستم از من چه می خواهند و چرا آمده ام برای چه اینجا هستم چه مطلبی از من از آمدن من مطلوب الله است؟ علی می فرماید:
با تفکر قلبت را می توانی متنبه کنی، با فکر می توانی دلت را بیدار کنی وَ جافِ عَنِ اللَّیلِ جَنبَکَ، و این سه جمله است که علی می فرماید: نَبِّه بِالفِکرِ قَلبَکَ وَ جافِ عَنِ اللَّیلِ جَنبَکَ وَ اتَّقِ اللهَ رَبَّکَ، قلبت را با فکر و تنبه و بیداری بخش، در زمینه های شب باید پهلوی تو از رختخواب نرم گاهی دور شود، با الله ات راز و نیاز کنی، بخوان دعای ابوحمزه ثمالی را ببین زین العابدین در این دعا چه می گوید با خدا، چه راز و نیازی دارد زین العابدین؛ می فرماید (این از جملات آن دعاست):
سَیِّدی عَبدُکَ بِبابِکَ اَقامَتهُ الخَصاصَهُ بَینَ یَدَیکَ یَقرَأ بابَ اِحسانِکَ بِدُعائِه.
پروردگارا بنده تو در مقابلت ایستاده است، نیازمند است، سر تا پا فقرم، خدا در همه چیز احتیاج دارم، احتیاج در بقاء، در وجودم، در درونم، در شنیدنم، در راه رفتنم، در لباسم، در نفسم، در خوراکم، در مغزم، در اندیشه ام، در تمام شئون زندگیم، در همه هدایت هایم، در همه حرکات

نظر خود را ارسال کنید