متوجه کن.
 بنابراین باید انسان روحش را ایمانش را آنچنان قوی کند و طمأنینه ببخشد تا آنکه از زلزله ها در دنیا خاطر جمع بشود، یعنی منحرف نشود، نه به طرف راست منحرف بشود و نه به طرف چپ، پس از بهترین صفت های دل سکون است، اطمینان دل است، آرامش دل است، عده ای آرامش دلشان به اتکاء به دنیاست، عده ای آرامش دلشان به اتکاء مال و ثروت است، به اتکاء جیش و قشون و امثال اینهاست، اما مومن آرامشش با تکیه به الله است. در مسئله ای می گویند که آقای استالین مزاج قوی داشته، دکترها آمدند، در وقتی که هفتاد یا هشتاد سال داشته است تقریبا، گفتند (همه دکترهایی که آنجا جمع شده بودند) مزاج این شخص را، بدنش را مطالعه و معاینه کردیم و گفتیم ما برای 120 سال تو را تضمین می کنیم، مزاج تو قدرت دارد.
تا 120 سال تضمین کردند و بیمه کردند و بعد از چند ماهی نمی دانم چند سالی، مغزش خونریزی کرد و رفت آنجایی که اعتقاد بهش ندارد، رفت پیش آن کسی که عقیده به او ندارد، رفت به حساب آن شخص و سئوال و جواب به آن شخص که عقیده نداشت. بنابراین اتکاء به غیر الله چنین است و دل در جایی رسیده به هدف که اتکاء به الله پیدا کند. از حضرت رضا سلام الله علیه روایتی است:
اِنَّ اللهَ اَیَّدَ المُومِنَ بِروحٍ یَحبُرُهُ عِندَ الطّاعَهِ وَ یَغیبُ عِندَ المَعصیَهِ نَحنُ نَزیدُ الرُّوحُ بِالطّاعَهِ وَ العَمَل.
خداوند در قلب انسان مومن گاهی ایمان را زیادتی می بخشد، می فرماید: ما طاعت می کنیم، عمل انجام می دهیم تا نیروی ایمان خودمان را تقویت کنیم و تربیت کنیم.
حال مطلبی را باید عرض کنیم اگر چنانچه تقویت روح با عمل است باید اعمال انجام دهیم تا روح و نیروی ایمان تقویت پیدا کند، حال از کجا ما

نظر خود را ارسال کنید