یازده هزار و صد واحد پهلوی هم چیده شده است ولی حرکت ندارد زیرا در بعد چهارم نیست.
سوال 10- آیا در موجودات غیر مادی حرکت هست از آن نظر که غیر مادی است آیا حرکت دارند یا نه؟ اگر نیست چرا بعضی از فلاسفه حرکت روح انسان را در بدن مادی قبول کرده اند؟
ج- این بحث بستگی به این دارد که ما مادی را چگونه معنا کنیم؛ اگر هر متغیری را مادی گفتیم پس غیرمادی حرکت ندارد. اگر برای مادی غیر از تغییر، خصوصیت های دیگری هم اضافه کردیم آن وقت امکان دارد که چیزهایی حرکت داشته باشد و مادی نباشد معمولاً می گوییم مادی عبارت از چیزی است که حرکت دارد لذا دیگر غیر مادی حرکت ندارد. در مورد قسمت دوم سوال باید توضیح بیشتری بدهیم:
الف- اگر کسی به این قائل باشد که روح، جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است یعنی اصلاً روح پدید می آید در این صورت باید گفت آنچه ما حرکت می نامیم پیدایش تدریجی روح است.
ب- اگر گفتیم روح خودش حادث نمی شود بلکه تعلقش به بدن است که کم و زیاد می شود پس دیگر به خود روح ارتباطی ندارد و تعلقش به بدن در زمان قرار می گیرد.
سوال 11-آیا معجزات پیامبران نیز بر اساس همین نظم و قاعده و قانونی که حاکم بر شدن جهان است میتوانند استوار باشند؟
ج- در این باره دو نظر وجود دارد:
الف: نظر متفکرانی که حکمت خداوند را به معنای نظم ثابت در مشیت و اراده خداوند و تجلی آن در نظم طبیعی تلقی می کنند یعنی نظمی که لازمه اش این است که هر رویدادی از مجاری مقرر در طبیعت رخ دهد.
ب: یک نظر دیگر این است که حکمت خداوند عبارت از نظم وسیعی است که بعضی از استثناها نسبت به طبیعت، هم جزئی از آن به شمار می آیند. به عبارتی دقیق تر اگر آن استثناها را با این نظم معمولی بسنجیم خارق العاده می شود ولی اگر در کل بسنجیم حاکی از یک نظم برتر است، مثلاً یک مرده