جنبه مثبت حسیون را می پذیریم، ولی جنبه منفی آن را که می گویند انسان از راه اندیشه و تعقل بر واقعیت ها یا آگاه می شود که از راه حس نمیتوان بر آن ها آگاه شد می پذیریم، ولی این جنبه را که احساس به کلی فاقد ارزش شناختی است، رد می کنیم. ما این جنبه مثبت عرفا را که معتقد به الهام و اشراق و کسب معرفت از این راه هستند قبول داریم، لیکن جنبه منفی آن را که میگویند: پای استدلالیان چوبین بود- پای چوبین سخت بی تمکین بود، قبول نداریم و برای استدلال در جای خودش ارزش قائلیم. این ها گروه هایی بوده اند که با وحی پیوندی ندارند، ولی ما فراتر از این ها با اعتقاد به وحی یک امکان وسیع عالی ارزنده دیگر برای کسب آگاهی داریم و راه های کسب آگاهی برای ما وسیع تر و فراخ تر از دیگران است.
این خلاصه ای است از نتایج بحث در دو جلسه گذشته.
بحث این جلسه ما در این مورد است که ما این جهان مادی را یک واقعیت عینی در حال دگرگونی مستمر می دانیم و بنابراین خود به خود شناخت و برخورد ما با جهان مادی یک برخورد پویاست. هرکس در جهان بینی اش این جهان مادی را متغیر بداند، ذهنش با واقعیت دگرگون شونده ای روبرو خواهد بود و وقتی که موضوع شناخت ما، یعنی این جهان واقعیتی دگرگون شونده است پس برخورد ذهنی و رفتاری ما با این واقعیت دگرگون شونده پویاست و ایستا نیست. اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که یک کشاورز خود به خود دارای دیدی دینامیک و پویا نسبت به جهان است زیرا وقتی کشاورز تخم می پاشد و زمین را آب می دهد بعد از مدتی به دنبال جوانه های سرزده از خاک میگردد. او در جستجوی دگرگونی هاست، پس از سبز شدن دانه ها هر بار که در مزرعه می آید به دنبال این می گردد که آیا ساقه ها دانه کرده یا نه، او به دنبال تازه هاست و همواره در این اندیشه است که مبادا آفتی یا حادثه ای آسیبی به کشتههایش برساند، لذا این کشت را در حالت پویایی، آسیبپذیری و دگرگونی می بینید، آنان که این مسائل را منکر هستند باید این غرورهای بی جا را که سبب می شود کل انسانیت و جهان را همیشه در یک تنگنا و محدوده تلقی کنند کنار بگذارند.