هستی یعنی زمان را اندازه گیری کرده ایم.
البته با این مثال فهم زمان حاصل نمی شود. درک زمان از نظر فلسفه بسیار ظریف است. هایدگر متفکر تیزهوش آلمانی معاصر کتابی دارد به نام «هستی و زمان»، او می کوشد در این کتاب اصل هستی و وجود را در رابطه با زمان درک کند. اینکه می پرسید آیا زمان غیر از حرکت است باید بگویم که زمان بیانگر یک بعد از ابعاد شدن و حرکت است، ولی شما به هر حال می گویید: روز جمعه در تهران هستید؟ اینجا شما روز جمعه را که یک مقطع از زمان است با کلمه "در" به بودن در تهران ارتباط می دهید. در اصطلاح صرف و نحو هم می گوییم ظرف زمان و ظرف مکان.
سوال 4- آیا از نظر مسلمانان حرکت بی زمان متصور هست یا نیست؟
ج- حرکت بی زمان از نظر غیر اسلامی هم متصور نیست، عرض کردم حرکت همیشه در زمان است.
سوال 5- معراج پیامبر یا اینکه می گوییم امام زمان در لازمان از شهری به شهری حرکت می کند این چگونه است؟
ج- لفظ لازمان را در بعضی کتاب ها به کار برده اند؛ در لازمان که نمی شود گفت، باید بگوییم در کوتاه ترین مدت یا لحظه. این هم که در بعضی از کتاب ها آورده اند مسامحه است یعنی همان کوتاه ترین زمان.
سوال 6- این طول و عرض و عمق یعنی سه بعد جرم می شود بگوییم با زمان حرکت می کند تا این اشکال هم پیش نیاید؟
ج- پس بالاخره اینکه می گویید من در روز جمعه حرکت کرده به چه حساب کلمه "در" را به کار می برید؟ آیا هرگز می گویید با روز جمعه حرکت کردم؟ وقتی ظرف زمان می گوییم به همین اعتبار است. گنجایش هم در مکان است و هم در زمان، مثالاً می گویید من برای خواندن این کتاب سه روز وقت لازم دارم پس خواندن این کتاب در یک ساعت نمی گنجد در سه روز می‌گنجد.
به هر حال اگر به جای "در زمان" بگویید "با زمان" باید یک کتاب برایش بنویسیم و توضیح دهیم که چرا "با" آمده است.

نظر خود را ارسال کنید