نگرفت و دیدند که حنایشان رنگی ندارد، نیروهایشان را در کردستان جمع کردند در آن‌جا شرق آمد، غرب آمد، ساواکی آمد، فراری‌ها آمدند، ملی‌گراها آمدند، عراق آمد، از عنصر کرد سوءاستفاده کردند. و به قول خودشان جنگ خاموش نشدنی درست کرد و دو، سه لشکر ما را در آن‌جا مشغول کردند تا شاید جمهوری اسلامی را به زانو درآورند اما دیدند که قضیه تمام نشد و ایران دارد راهش را می‌رود.
سپس به فکر کودتا افتادند و چند ماه زحمت کشیدند و طرح ریختند و کودتایشان را منظم کردند. فکر می‌کردند فردای آن شبی که این کودتا کارش را شروع کند آرم جمهوری اسلامی جای خودش را به آرم یک حکومت نظامی یا ملی‌گرایی به‌اصطلاح دموکراتیک خواهد داد و درست همان شبی که آماده شده بودند کارشان را شروع کنند نیروهای پاسدار و عناصر انقلابی ارتش و کمیته ها در پارک لاله، بالای بلوار کشاورز و در جاده تهران تا همدان و اطراف پادگان پایگاه نوژه و جاده اصفهان دست کودتاچی‌ها را گرفتند و به زندان ها کشاندند و بعد هم به جوخه‌های اعدام سپردند و وقتی از این توطئه هم سرافکنده شدند

نظر خود را ارسال کنید