خصوصیات جبهه باطل را مورد دقت قرار می‌دهم.
 امروز در داخل کشور کسانی در یک نقطه متمرکز شده‌اند و به یک هدف تیر می‌اندازند که اگر آن نقطه نبود این تیرها به سینه همدیگر می‌خورد یعنی خودشان همدیگر را می‌زدند؛ مگر مارکسیست‌ها با غرب گراها و سرمایه‌دارها چه وجه مشابهی دارند که بتوانند با هم همکاری بکنند؟! اصلاً چطور می‌شود که این گروه‌های متضاد راه و هدف‌شان یکی باشد؟! سرمایه‌داری که همه همتش این است که بیشتر استعمار بکند و بیشتر بخورد و لذت ببرد و بیشتر زور بگوید با یک مارکسیست که اگر راست بگوید و مارکسیست باشد و به آن تز ایمان داشته باشد، درست نقطه مقابل یکدیگرند، همه همت یک مارکسیست در وجه اقتصادی (در اینجا با وجه فلسفی آن کار نداریم) باید این باشد که ضد سرمایه شخصی بشود حال چطور می‌شود که این‌ها با هم شعار واحد بدهند و یک چیز روی دیوار بنویسند و در کردستان با هم باشند و در گنبد با هم پیدا بشوند؟!
 یا یک مدعی مذهب یک جوانی که خودش را یک مسلمان مترقی و مبارز می‌داند و مدعی است که برای

نظر خود را ارسال کنید