عملکرد امام و گفتار امام حرکت می کردند و راه می رفتند، یک حرف تازه درست کردند. این مربوط به سه چهار روز بعد از پیروزی انقلاب است. و هنوز ده روز نگذشته بود که عده ای به نام کرد و به نام طرفداران خلق کرد و حقوق کرد مسئله مهاباد را ایجاد کردند. امام فرمان داده بود که باید سربازخانه ها در اختیار دولت باشد. نظامیان زیر نظر دولت باشند، مسئولان نظامی و انتظامی به کارشان بازگردند. دستگاه ارتش همانند یک ماشین بود و ماشین خود به خود گناهی ندارد. کسانی که دکمه این ماشین را می فشردند، او را هدایت می کردند، فرمان او را در دست داشتند و آن را اطراف هدف های ضد انقلاب خود سوق می دادند در زندان های مردم بودند، در گوشه و کناری فراری بودند. به چوبه های اعدام سپرده شده بودند و یا به زودی سپرده می شدند. ارتش به خودی خود گناهی ندارد. امام دستور داد که باید ارتش بماند. پادگان ها بمانند. در عین فرمان امام به پادگان مهاباد حمله کردند و وسایل آن را به غارت بردند و به طرف فرمانده تیراندازی کردند. او را مجروح کردند و فاجعه بوجود آوردند. مسئله خونین کردستان، این حرکت خون آلود تأسف بار از آن روز که شروع شد هر خواسته حقی هم که بود، محکوم بود. و بعد هم خواهم گفت که خواسته هایی که مطرح