آن کسی که می خواست این انقلاب در طول سال های آینده تجربه تلخی برای مردم سایر کشورهای منطقه و برای مسلمانان عالم و برای مردم ما بشود. یک حادثه ناکام، یک انقلاب شکست خورده و مفتضح و عقب رانده شده کافی است که ده ها سال مردم را، انسان ها را در آن منطقه و در مناطق دیگر اسیر و زمینگیر کند. آنها این را می خواستند. البته آنها موفق نشدند. آنها نتوانستند شور انقلابی را از ما بگیرند. آنها نتوانستند این کوره را خاموش کنند. کم کردند، اما نتوانستند از بین ببرند. کم کردند، اما اینجا هم معادلات و فرمول های سیاسی آنها غلط از آب در آمد. اینجا هم یک عنصر اصیل موجود در بافت ذهنی این جامعه را ندیده گرفتند. اسلام را، ایمان قلبی مردم را، رهبری پیامبرگونه یک امام را، این ها را نتوانستند ببینند. خوشبختانه شکست خوردند. اما کار خودشان را، کوشش خودشان را کردند و به نتیجه رسیدند. لشکر آنها چه کسی بود؟ اینجا است که آن درس اسلامی مربوط به نبوت ها و بعثت ها به کارمان آمد. چه کسی توانست با انقلاب این طور پنجه درافکند؟ چه کسی توانست بعد از پیروزی انقلاب همان نقشه ها را که قبل از پیروزی انجام می شد، باز هم انجام بدهد؟ باز می گردیم به قرآن. ملأ، مترفین، احبار و رهبان. در درجه اول به صورت طاغوت ها