در انقلاب ما نیز کسانی بودند که پیش خود فکر می کردند اگر اوضاع ایران عوض شود آن ها بر سر کار خواهند آمد. با این که عمرشان را در راحتی و رفاه گذرانده بودند، وقتی انقلاب آن ها را به بازی نگرفت ضد انقلاب شدند و معارض با انقلاب. کسانی هم بودند که در اوایل توانستند با فرصت طلبی وارد حوزه انقلاب شوند، حتی پست و مقام هم بگیرند. اما وقتی انقلاب در حرکت طبیعی خود این ها را کنار گذاشت در مقابل انقلاب ایستادند، اول انقلاب را پذیرفتند اما وقتی انقلاب جدی شد با آن به مخالفت برخاستند – ذلِکَ بِاَنَهُم امَنُوا ثُمُ کَفَرُوا اول ایمان آوردند، بعد دیدند با انقلاب نمی شود ساخت، لذا ضد انقلاب شدند.
خصوصیات منافق از جمله این هاست که گفتم، اما خصوصیات بیشتری هم دارد که ما باید آن خصوصیات را بدانیم.
سرکار منافق در این است که دشمن است ولی شناخته شده نیست و در لباس دوست است. و این دومین نکته است که می خواهم بیان کنم. فرق منافق با دشمن آشکار این است که دشمن آشکار را صریحاً می گوید من دشمن شما هستم می شناسید؛ درصدد مقابله بر می آئید و ضربات او را هم پاسخ می گوئید اما شما فرض کنید نیروهای متجاوز عراقی که امروز از مرزها به ما حمله کرده اند مثلاً دارویی در فضا پخش می کردند که سرباز ایرانی آن ها را نمی دید، ببینید وضع چقدر

نظر خود را ارسال کنید