اما اهمیت مسئله کجاست؟ اهمیت مسئله این است که منافق در پرده نهان است و باید او را از آثار و علایمش شناخت و این دومین نکته ای است که امروز می خواهم روشن بشود. امیرالمومنین (ع) در سه خطبه از نهج البلاغه درباره منافقین صحبت می کند. این نشان می دهد که علی (ع) هم دلش از دست منافقین خون است. کسانی در زمان علی(ع) هم بودند که دم از اسلام می زدند اما دلشان از اسلام خبری نداشت. لذا امیرالمومنین که یک حکومت حق الهی است منافقین را به مردم خودش معرفی می کند. من قسمتی و نکاتی از خطبه مورد نظر را برای شما می گویم تا ببینید که مسئله درگیری با منافقین مسئله امروز نیست و همیشه جریان حق با جریان منافقین درگیر بوده است.
اولاً امیرالمومنین در خطبه مربوط به شناخت منافقین، قبل از آن که به علائم منافقین بپردازد جملهای در مورد پیامبر می فرماید. می فرماید:
"خاضَ اِلی رِضوانِ اللهِ کُلَ غَمزَةٍ وَ تَجَرع فیهِ کُلَ غُصَةٍ "
یعنی پیامبر برای به دست آوردن خشنودی خدا به همه زحمات طاقت فرسا تن در داد و همه جور غصه و غمی را تحمل کرد. و به همهی ورطه های سخت وارد شد. این را در مقدمهی خطبهی منافقین می گوید. از این استفاده می شود که مشکلات پیغمبر و غصه های بزرگ او بیشتر در رابطه با منافقین بوده است.