و می گفتند ایران شرایط انقلابی ندارد. اما علمای مجاهد ما به دور از همه این خیالات واهی این مکتب را معرفی کردند و در راس همه، امام ما، درس های این مکتب را طی نامه ها و سخنرانی ها به مردم آموخت و نویسندگان انقلابی پیدا شدند، روشنفکران پیدا شدند، به آن ها کمک کردند، تا مردم ما به اعتقاد اسلام مجهز شدند و وحدت ایدئولوژیک پیدا کردند و آمادگی و فداکاریشان هم بیش از پیش شد و به ضرورت مبارزۀ مسلحانه هم پی بردند. اما مبارزۀ مسلحانه نه به شکل و انواع سازماندهی و رهبری و طبقه بندی نیروهایی که گروه های چپ و مارکسیست می گفتند، یا حتی گروه های ناسیونالیست می گفتند بلکه در شکلی مبارزۀ مسلحانهء ملت به پیروزی رسید که با تمام اَشکالی که در سایر کشورهای غیر اسلامی به وقوع رسیده فرق کلی دارد، نه فرق کامل، فرق کلی دارد، که با تمام شکل های پیشنهادی گروه های چپ وابسته که در ایران بودند، فرق کلی دارد یعنی از اول تا آخر بی شباهت است.
در سال های مقارن قیام 15 خرداد همین احزاب ناسیونالیست بودند که خودشان را وارث نهضت ملی دکتر مصدق می دانستند که وارث هم نبودند و شعارها و بعضی افکار او را به ارث برده بودند ولی هیچ بر آن اضافه نکرده بودند بلکه چیزهایی هم از آن کم کرده بودند و بدون آمادگی فداکاری و جانبازی در راه

نظر خود را ارسال کنید