مردم می خواستند که مبارزه را پیش ببرند و خدمتی به مردم بکنند یا بعضی شان هم می خواستند به جاه و مقام برسند.
اینها وقتی خودشان را در برابر مردم مسلمان دیدند، و دیدند که این مردم رهبری آن ها را قبول ندارند و از بنیاد تفاوت فکری با هم دارند و آن ها را از خود نمی دانند، رفتند و گوشه ای نشستند. حتی در خود نهضت آزادی ایران عده ای با اینکه فکر اسلامی داشتند، اما چون آمادگی جانبازی را که اسلام می خواست نداشتند رفتند و خانه نشستند. مردان بزرگی از آن ها که آن استعداد را داشتند و از قهرمان های اسلام هستند، آن ها نقش فعالانه بازی کردند که شما می شناسید و جوان ها که اکثریت داشتند و سازمان مجاهدین به وجود آوردند، جوان های صدر مجاهدین را، آن مردم پاک که جان در راه اسلام گذاشتند؛ اما مارکسیست ها و کمونیست ها این ها چه می کردند؟ حتی آن هایی که به مبارزه مسلحانه پرداختند یک عده ای هم که به مبارزۀ مسلحانه نپرداختند و می گفتند این منجر به شکست می شود، یعنی شکست خودشان، یعنی آن ها از پیروزی به جایی نمی رسند، به حکومت نمی رسند. اما آن هایی که در مبارزۀ مسلحانه بودند این اواخر گفتند نه ما اشتباه کردیم و صرفا باید کارهای تئوریک بکنیم، باید فعالیت های تبلیغاتی سیاسی بکنیم، باید سازماندهی

نظر خود را ارسال کنید