لقومٍ یَعقِلون" نشانه هایی است برای انسان هایی که تفکر می کنند.
ای خداوند می خواهیم بر دل های ما بتابی و ای خدا دلمان روزنه ای پیدا کند و تو را نزدیک تر ببیند و این رهین فکر ماست "و کانَ اَکثرُ عباده ابی ذَر التّفکُر" می گویند عبادت های ابوذر چه بوده است.
مهم ترین عبادت این انسان بزرگ و این شاگرد ممتاز مکتب اسلام و مدرسه علی(ع) «تفکر» بوده است که می نشست فکر می کرد و دقت می کرد "ربّنا ما خلقتَ هذا باطلاً سُبحانَکَ فَقِنا عذابَ النّار" ای صاحب این کارگاه من می دانم که تو این همه موجودات را بیهوده نیافریده ای، و امروز از من مسئولیت می خواهی، و ای وای که من انجام وظیفه نکرده ام و شاگردِ رفوزه شده ی مدرسه ی انسانیت هستم.
در جلسه ای بودم گفتم من شاگرد کلاس اول دبستان هستم که 44 بار رفوزه شده ام؛ یعنی از ابتدای اینکه انسان بار تکلیف بر دوشش نهاده می شود، انسان کلاس دبستان و دبیرستان آفرینش مشغول درس انسانیت است تا به کجا برسد. آن سلمان و ابوذر هستند که رفتند تا به آنجا رسیدند، اما آیا ما نزد خدایمان رفوزه ایم یا نه؟ برادران و خواهران اگر به آن مرحله انسانیت رسیده اید من به شما تبریک می گویم و الا بگوئید:
"الهی اَلبَسَتنی الخَطا یا ثوبَ مَذَلَّتی و جلَّلَنی التباعُدَ منکَ لِباسَ مَسکَنتی" (دعای خمس عشر) پروردگارا: آنقدر گناه کرده ام که این دل مرده است و تو را نمی بیند، ای وای برمن آنچنان مریض شده ام که صرف وقت برای دنیا از آخرت برای من لذیذتر است و در انتخاب راه بین دنیا و آخرت من راه دنیا را لذیذتر می دانم و اگر راه آخرت را برگزینم باید با خودم جهاد کنم، تا خودم را به سوی الله ببرم پس من مریض هستم زیرا مریض کسی است که شیرینی در ذائقه ی او تلخ می شود.
چرا مناجات نیمه شب در ذائقه ی ما لذتبخش نیست؟ در حالی که سفرهای رنگارنگ و لذیذ به ما لذت می بخشد، چرا؟ چون ما مریضیم و لذت مناجات را