ذره ای یا امکان تبدیل موجی به ذره و ذره به موجی و یا هر فرضیه دیگری از این قبیل که بخواهیم جهان را توجیه کنیم مسئله فرقی نمی کند و آنچه برای ما مطرح است واقعیت بودن این ها است.
ذره و موج یک مفهوم فیزیکی هستند ولی واقعیت مفهومی گسترده تر از ذره و موج است. همه این ها واقعیت هستند پس واقعیت مفهومی گسترده تر است وقتی قانون مندی هایمان را روی گسترده ترین مفاهیم برویم آن وقت فلسفه می شود.
آنچه ما می دانیم این است که: اگر واقعیت هستی را محصور و منحصر به جهان طبیعی که تا دیروز داشته ایم بدانیم قطعاً از دیروز تا به امروز بر کل موجودی آن افزوده شده است. مسئله توجیه این افزایش است سپس به سراغ راه حل های مختلف می رویم و سرانجام به اینجا می رسیم که به هر حال باید متکی بر یک مبدأ فیاض باشد.
سوال 3- مگر نمی شود ماده باشد ولی ماده در عین اینکه هست به صورت های گوناگون در آید؟
ج- شخصی که این سئوال را کرده مثل اینکه صورت ها و گوناگونی را واقعیت نمی‌داند به همین دلیل است که می گوییم ماتریالیست ها بالاجبار در یک بخش از نظریاتشان از ایده آلیست سر در می آوردند یعنی ذهنیتی که عینیت ندارد و یا منکر بخشی از عینیت جهان می شود مگر این صورت ها که در سئوال آمده واقعیت عینی نیستند و مگر تبدیل ماده به صورت واقعیت نیست ما سراغِ اصل و مبدأ همین ها را می گیریم اگر وجود این صورت ها از ماده کم کرد همان بحثی است که قبلاً عرض کردیم و اگر نکرد که همان خدا می شود و دیگر ماده نیست. صورتی که ما در این بحث ها می گوییم به معنی دقیق فلسفی اش یعنی صورت جوهری نیست اما سرانجام خود به خود به همان جا می رسد.
سوال 4- اگر N ماده وجود داشته باشد و یک صورت، می شود که حالا باز هم N ماده باشد ولی بیشتر از یک صورت؛ آیا این مسئله ضد و نقیض نیست؟ بیشتر توضیح دهید؟
ج- نخیر نمی شود به ما بگویید بقیه صورت ها از کجا آمده اند؟ یا از ماده کم می شود یا یک مبدأ دیگری دارد.
سوال 5- به نظر می رسد بعضی از ماده ها هنگام تبدیل به فرمی دیگر یا انرژی ها در تبدیل به انواع انرژی،

نظر خود را ارسال کنید